بین اینهمه ضمیر ؛
فقط " او " کافیست ...
هی ، هو ؛ او
این تشابه، تصادفی نیست .
اینبار تاکید جمله را عوض میکنم
بین اینهمه ضمیر ؛
فقط او " کافی " ست ...
تسلیم میشوم و لبخند میزنم ...

بین اینهمه ضمیر ؛
فقط " او " کافیست ...
هی ، هو ؛ او
این تشابه، تصادفی نیست .
اینبار تاکید جمله را عوض میکنم
بین اینهمه ضمیر ؛
فقط او " کافی " ست ...
تسلیم میشوم و لبخند میزنم ...
یه حرف هایی رو نه میشه نوشتن و نه میشه بی تفاوت ازشون گذشت.
آدم دلش میگیره آخه.
خیلی سخته 22 سال بگذره و حتی یک شخص ساده و معمولی نیاد پیش پدرت و به عنوان یک جانباز باهاش یک ملاقات حتی 5 دقیقه ای داشته باشه...
مسئولین رو که جای خود داره ...
یا رب نظر تو بر نگردد...
میزان علاقه و دوست داشت آدم ها رو میشه از صبرشون سنجید.
نمونه بارزش همین مادرها...
از دیروز تصمیم گرفتم برنامه ریزی دوسالانه داشته باشم برای کنکور،اونم به صورت کاملا جدی.حتی با خودم قرارداد هم بسته ام!
از همین رو اول از همه به دنبال منابع و بعدش هم به دنبال فراهم سازی محیط درس بودم .
منابع رو تا حدودی تونستم واسه خودم دست و پا بکنم خدا رو شکر.
و اما محیط درس خوندن.
هر چی گشتم و گشتم دیدم هیچ جا بهتر از اتاق خودم نیست ، از همین رو امشب یک ساعت و نیم کامل وقت گذاشتم و نشستم همه جا رو تر و تمیز کردم و کلهم تغییر دکوراسیون دادم!
بخاطر یک محیط ایده آل برای درس خوندن از نظر خودم نیاز به حدود 5-6 تا گلدون با گل های رنگارنگ و مختلف دارم و یک اکواریوم کوچک ، به نظر خودم همه اینا بهم آرامش میدن و باعث میشن وقتی از درس خوندن خسته میشم با نگاه کردن بهشون خستگیم بر طرف بشه.
حتی قصد هم دارم سر تا سر اتاق رو پر کنم از جملات امیدوار کننده و تلقین کننده.
این وسط مهمتر از همه اینترنت هستش که باید وقت اومدنم رو خیلی خیلی کم بکنم.
تصمیمم کاملا جدیه ، میخوام شروع کنم ، از نو ...
حتی در رفتار با تو! از نو...
به توکل نام اعظمت
بسم الله الرحمن الرحیم...