یه موقعی هم میرسه که ز نظر برخی ها! میشی منفور ترین آدم روی کره خاکی!
این شک نیست،یقینه!
حالا چرا و چگونه اش را خدا داند...
یه موقعی هم میرسه که ز نظر برخی ها! میشی منفور ترین آدم روی کره خاکی!
این شک نیست،یقینه!
حالا چرا و چگونه اش را خدا داند...
من از زندگانیم نه توقع ثروت داریم و نه چیز دیگری،
فقط توقع کمی آرامش دارم که بهم هدیه داده شود ، همین...
یه مدت که میگذره و میبینم اشتباهای داشتم میرم تو اتاق و چراغ و کلا هر وسیله ای که تولید صدا میکنه رو خاموش و از خودم دور میکنم . میشینم فکر میکنم به رفتار و حرف هایی که داشتم...
الان بعد یه مدت این عمل رو تکرار کردم ، وقتی فکرشو میکنم میبینم چقدر رفتارها و فکرها و حرف های بچه گانه زدم در گذشته ... حرف ها و رفتارهایی که الان خیلی پشیمونم که چرا بیان و انجامشون دادم!
تو این مدت هم هیچکی به هیچ عنوان حق حضور در اتاق رو نداره ، هر کی میخواد باشه فرقی نداره ...
فکرهامو کردم و میبینم که خیلی اشتباه داشتم ... باید جبرانشون کنم ، با رفتار های جدید ، اخلاق جدید ،فکرهای جدید و طرز برخورد جدید.
باید فردا رو برای خودم نقطه صفر قرار بدم ، از اول شروع کنم . هر کی هم میخواد از دستم ناراحت و عصبانی بشه،بشه مهم نیست دیگه .
امیدوارم اینبار پشیمونی در کار نباشه...
خیلی ها پرسیده بودند که چرا اسم وبلاگم را گذاشته ام سیزده 13.
خواستم که بگویم از نظر من سیزده اصلا عدد نحسی نیست و اینکه می گوید عدد شیطان پرستیست اصلا به آن اعتقادی ندارم.
برای اینکه این حرف ثابت شود که این عدد مختص شیطان نیست به تاریخ تولد امام اول شیعیان امام علی ابن ابیطالب (ع) نگاهی میندازیم: 13 رجب.!
ماه رجب ماه خداست و عدد سیزده هم روز تولد امام اول ما شیعیان . پس به هیچ عنوان نمیتوان آن را یک عدد شیطانی نامید و از نظر من عدد مقدسیست.
ناگفته نماند که این عدد را هم بخاطر سیزده تیم ملی آلمان هم همیشه دوست داشته ام :دی
ولی حالا که کمی پخته تر شده ام عدد را بخاطر بازیکن دوست ندارم . بخاطر اعتقاداتم دوست میدارم.
و کلام آخرم اینکه :
13 یعنی «پدر»...
هر ساله وقتی که اعلام میشه فردای عید فطر است حس عجیبی میاد سراغم و بغض میکنم.
بغض از اینکه ممکنه این فرصت آخر بوده باشه و نتونسته باشم استفاده کرده باشم ....
همیشه اعتقاد دارم باید برای کارهایی که انجام میدیم همیشه یه ارزشی قائل باشیم. چه از لحاظ مادی چه از لحاظ معنوی.
چندی پیش به شخصی انجام کاری با مبلغی پیشنهاد دادم ، قبول نکرد و منت گذاشت و گفت فلان یارو شیرازی خیلی ارزون تر حساب میکنه ، گفتم بفرما تشریف ببر پیش همون یارو شیرازی تا کارتو انجام بده .
القصه یه چند روزی گذشت تا اینکه خبر رسید اون طرف پولشو کشیده بالا و گولش زده !!! چند روز بعد هم بهم زنگ زد که بیا با همون مبلغی که گفتی واسم انجامش بدم ، قبول نکردم! چون بار اول ارزشی براش قائل نشد... به خودمم قول دادم که اون کار رو هیچ وقت تو گراش اجرایی نکنم!
گذشت و گذشت تا همین دیروز ، باز یه کار جدید رو به یه شخص جدید پیشنهاد دادم با مبلغی کاملا ناچیز!
ایشون فرمود نه ، من شخصی سراغ دارم مجانی کار رو برام انجام میده!!!
ما هم گفتیم بفرما
خدا کنه این یکی بعد یه مدت زنگ نزنه و کارش راه بیفته ،در غیر این صورت قطعا در جواب شرمندش میشم :)
یه مدت نا خوش بودم.
سه روز تمام فقط ذکر گفتم...
الان خیلی خوبم...
خیلی
خدا رو شکر
این روزها بد جور دلم هواشو کرده...
امسال انگاری فقط یه فرصت برای دیدارش دارم. امیدوارم همون یه فرصت هم جور بشه.
تا وقتی نرفتی دلت آنچنان زیاد هواشو نمیکنه، امّا امان از زمانی که اولین دیدار انجام بشه . بد آدمو مجذوب خودش میکنه...